♥ فرزند ما ♥

شب قدر

الهی... با خاطری خسته... دلی به تو بسته! دست از غیر تو شسته... درانتظار رحمتت نشسته ام. میدهی كريمی نمی دهی حكيمی... مي خوانی شاكرم ميرانی صابرم... الهی احوالم چنانست كه می دانی واعمالم چنين است كه مي بينی نه پاي گريز دارم ونه زبان ستيز... الهی مشت خاكي را چه شايد و از او چه برآيد و با او چه باید... دستم بگير يا الرحمن الراحمين . ...
17 مرداد 1391

نامه اي از سوي پروردگار به همه انسان ها

    سوگند به روز وقتي نور مي گيرد و به شب وقتي آرام مي گيرد كه من نه تو را رها كرد ه‌ام و نه با تو دشمني كرده‌ام( ضحي 1-2) افسوس كه هر كس را به تو فرستادم تا به تو بگويم دوستت دارم و راهي پيش پايت بگذارم او را كه مرا به سخره گرفتي. (يس 30) و هيچ پيامي از پيام هايم به تو مرسيد مگر از آن روي گردانيدي.(انعام 4) و با خشم رفتي و فكر كردي هرگز بر تو قدرتي نداشته ام(انبيا 87) ومرا به مبارزه طلبيدي و چنان متوهم شدي كه گمان بردي خودت بر همه چيز قدرت داري. (يونس 24) و اين در حالي بود كه حتي مگسي را نمي توانستي و نمي تواني بيافريني و اگر مگسي از تو چيزي بگيرد نمي تواني از او پس بگيري (حج 73...
7 مرداد 1391
1